در دوران کودکی خود، هنگامی که در حیاط خانه های ویلایی با بچه های خاله، عمه، عمو و دایی بازی می کردید و حسابی به قولی آتش می سوزاندید و صدای پدر و مادر و همه بزرگترها را در می آوردید، همیشه یک نفر از آنها می آمد و می گفت: کاری با بچه ها نداشته باشید، بگذارید بازی کنند.
همان عمه یا خاله، زن عمو یا زن دایی و … کسی بود که برایتان بشقاب میوه خورد شده می آورد و یا با بستی دل چسبی، بازی تان را شیرین کام می کرد.
حتما همه شما سراغ دارید که یکی از آنها برایتان یک لیف حمام بافته است و یا یک بسته مداد رنگی دو طبقه را یواشکی دور از چشم بچه های دیگر به شما کادو داده است.
گاهی هم وقتی که به خانه آنها مهمان رفته اید، گفته است شام امشب را فقط به خاطر پسرم قرمه سبزی درست کرده ام. حتما بوی آن قرمه سبزی هنوز در مشام شما به یادگار مانده است.
حالا ما دیگر بچه نیستیم و برای خودمان خانم و آقایی شده ایم و آنها سالمندانی هستند که گنجینه های کودکی ما محسوب می شوند. چه خوب می شود که ما آنها را در گروههای دو تا سه نفره مهمان خود کنیم و از آنها پذیرایی کنیم. برایشان بشقاب میوه خورد کرده آماده کنیم و قرمه سبزی بپزیم.
در واقع اگر بخواهیم حقیقت را بگوییم با این کار ما خود را مهمان خاطره گویی های آنها می کنیم. می توانیم از آنها بخواهیم که برایمان از خاطرات کودکی مان تعریف کنند و از ویژگیهای پر رنگ ما در کودکی صحبت کنند. می توانیم با خاطره های آنها خود را در دالانهای صمیمی کودکی هایمان، کشف کنیم.
برای مهمان سالمند خود آهنگ های قدیمی بگذاریم!
می توانیم برایشان آهنگ های قدیمی که دوست دارند بگذاریم و حتی می توانیم آنها را ترغیب کنیم که با ما برقصند و شادی کنند.
در واقع ما به پاس همه ساعتهای دوران کودکی مان که در خانه و حیاط و باغچه آنها بازی و شیطنت کردیم ، ما هم در سال یکبار هم که شده آنها را مهمان خانه خود و قلب خود نماییم.
هم به خاطر آنها، هم به خاطر خودمان!
به مهمان سالمند خود بگوییم که چقدر دوستش داریم!
در لحظاتی که زن عموی سالمند خود را مهمان کرده ایم دو روز تمام را با او می گذرانیم و به او حس ارزشمند بودن می دهیم.
فرایند مهمان کردن بیانگر این است که تو مهمان عزیز من هستی و من دوست دارم که لحظاتی را با تو بگذرانم و دوست دارم که به توی نازنین رسیدگی و خدمت کنم.
در کالبد این جریان، دوست داشتنی وجود دارد که هیچ اجبار و یا احساس سرباربودن وجود ندارد و این پذیرایی دو روزه می تواند به آنها این پیام ارزشمند را بدهد که من شما بزرگان را بسیار دوست می دارم و دلم می خواهد برایتان وقت بگذارم و لحظات خوبی را با شما سپری نمایم. شما برای من همانند گنجینه های گرانبهای زندگی هستید.
از سویی دیگر، وقتی که شما در کنار آنها هستید، به یاد می آورید که آنها در کودکی شما، زنان و مردان جوانی بودند و با انرژی تمام و شادمانی، بازی های کودکانه شما را در نظر داشته و شاهد بزرگ شدن شما بوده اند. اینک نوبت شما است که در خطوط چهره آنها، آه های عمیق شان، نگاه های کم رنگ شده شان و صدای لرزان شده شان، گذر زمان را ببینید و حقیقت این ماجرا را با پوست و استخوان خود درک کنید.
Error +60 های خود را کشف کنیم!
وقتی که در کنار آنها قرار بگیرید و دو روز با آنها زندگی کنید، آنگاه تصویر روشنی از مسئله سالمندی در جلوی چشمان شما قرار می گیرد و آنگاه بهتر می توانید مشکلات آنها را و راهکارهای حل آن مشکلات را پیدا کنید. حتی می توانید راه حلهایی را از همین حالا که جوان هستید اتخاذ کنید تا دچار آن مشکلات نشوید.
یکی از دغدغه های اصلی در گروه مهرمندان، داشتن برنامه های موثر و سبک زندگی در دوره جوانی است که از بسیاری مشکلات در دوره سالمندی جلوگیری نماید و یا راهکارهایی را ارائه نماید که بتواند به بهترین روش بر این مشکلات فائق آید.
مضمون این برنامه ها که مفصل در گروه مهرمندان در باره آنها صحبت خواهد شد، برنامه Error +60 می باشد.
برای رسیدن به یک تصویر واضح از Error+60 های خود، قطعا از خاله، عمه، دایی، عمو،
زن عمو، زن دایی و …. یک پذیرایی دو روزه در سال داشته باشید.
مگر نه اینکه خیلی از بیماریها ژنتیک هستند!